سردرد :
متن کامل مطالب کتاب(در باره سردرد) :
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف
با گیاهان دارویى و مواد طبیعى ؛ ص25
کپی مطالب ازبخش : نمایش کتاب نرم افزار
با فوند و سایز:توهاما10/ 18 صفحه
در ادامه مطلب ........................................
سردرد :
متن کامل مطالب کتاب(در باره سردرد):
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف
با گیاهان دارویى و مواد طبیعى ؛ ص25
کپی مطالب ازبخش : نمایش کتاب نرم افزار
با فوند و سایز:توهاما10/ 18 صفحه
-------------------------------------------------------------------
طب سنتى خسروى:
درمان بیماریهاى مختلف
با گیاهان دارویى
و مواد طبیعى ؛ ص25
سردرد
سردرد اقسام مختلف دارد و هر قسمت از سر، که درد داشته باشد دلیل بر بیمارى خاصى است که همه در کتاب طب سنتى سینا شرح داده شده است لکن در این کتاب به چند مطلب اشاره مىشود
سردرد پیوسته یا مستمر یا غیر منقطع: هنگامى که سردرد در هر قسمتى از سر که باشد بلا انقطاع شد معمولا از حرارت است و لازم است که از داروهاى سرد مزاج و زالو و مسهلهاى سرد مزاج استفاده شود.
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 26
نسخه:
جوانى به مطب مراجعه کرده اظهار مىدارد که مدت یک سال است بطور مداوم سرش درد مىکند و غیر از مواقعى که در عالم خواب است بقیه مواقع جلو سر و پیشانىاش درد دارد و در برخورد گرما به سردرد بیشتر مىشود. چون درد دائمى است و در گرما شدت مىیابد و دوره معینى هم ندارد معلوم مىشود که مزاج بیمار گرم است. دستور داده شد که ابتدا سه عدد زالو در جلو سر انداخته شود، گرد کافور با سرکه بمالند در محل درد، از خوردن غذاهاى گرم مزاج و ادویهجات و رفتن در زیر آفتاب پرهیز کنند، روز اول منضج سرد مزاج مانند گل بنفشه، عناب، سپستان، تخم کاهو، تخم گشنیز، تخم خرفه را بجوشانند یک لیوان صبح و یک لیوان عصر بخورند روز دوم و سوم مغز میوه فلوس را در آب داغ حل کرده صبح ناشتا بخورند و پرهیز غذایى آن روز را انجام دهند، چون درد شدید است و گاه براى بیمار تب عارض مىشود مىتوانند گل بنفشه را پودر کرده و عصرها با قدرى شربت سکنجبین یا آب انار بخورند از روز چهارم مىتوان از معجون اطریفل گشنیزى استفاده نمود و در غیر این صورت مىتوان پودر گشنیز را در دهان ریخته قدرى آب از بالاى آن بخورند یا با آب میوه سرد مزاج یا آب خنک مخلوط کرده صبح و عصر میل کنند تا سردرد قطع شود بعلاوه براى اینگونه افراد بخور سرکه یا بخور تخم گشنیز و قهوه نیز مفید بوده و انداختن زالو هم در پشت گوش افرادى که سردرد مستمر دارند مفید است و داروهاى عطسهآور سرد مزاج هم سردرد را تسکین مىدهد.
بیمار دوم- مردى به مطب مراجعه نموده و اظهار مىدارد که ماهى یکبار سردرد مىگیرد هربار که سردردش شروع مىشود مدت یک هفته ادامه پیدا مىکند و چنانچه وارد محلى شود که هواى آلوده به دود و گرد و غبار دارد سردردش شروع مىشود و ادکلن و عطرهاى خارجى نیز همین اثر را دارند سایر علائم و حالات بیمار بررسى شد معلوم شد که بیمار مزاجش گرم است. داروهائیکه تجویز شد و بیمار بهبودى حاصل نمود عبارتند از:
روز اول گل بنفشه تخم کاهو عناب تخم حرفه را بجوشاند و یک لیوان از آب صاف شده صبح و یک لیوان عصر بخورد.
روز دوم مغز میوه فلوس را در آب داغ حل کرده صبح ناشتا بخورند و در این روز دستورات مربوط به خوردن مسهل را رعایت کنند تقریبا پانزده گرم از فلسهاى داخل میوه فلوس را در حدود 5/ 1 لیوان آب داغ حل کرده میل کنند درصورتىکه سردرد شدید شود مىتوانند بخور سرکه یا بخور پودر گشنیز به بینى بدهند و انفیه در بینى بکشند تا بیمار عطسه کند.
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 27
گاه مشاهده مىشود که سردردهاى دورهاى بین حرارت و رطوبت مزاج اشتباه مىشوند و سردرد علائم دو مزاج را دارد در این صورت علائم غالب را باید در نظر گرفت و اگر با داروهاى معمولى سردردهاى دورهاى مداوا نشوند باید به بیمار پس از مصرف منضج و مسهل مربوطه گنهگنه داده شود.
اقسام سردرد
سردرد گاهى مستقل و گاهى مربوط به یک بیمارى دیگر مىباشد مانند سردردى که هنگام سرماخوردگى عارض مىگردد.
سردرد انواع مختلف دارد و در مزاجهاى مختلف سردرد و محل درد فرق مىکند و آثار و علائم مخصوص به خود را دارد.
سردرد پیوسته یا غیر منقطع یا مستمر- سردردهائى که بطور پیوسته ادامه دارند و قطع و وصل نمىشوند و ممکن است روزها یا هفتهها ادامه داشته باشند معمولا گرم مزاج بوده و از حرارت مزاج مىباشند اینگونه سردردها داراى علائم زیر مىباشند.
1- درد بیشتر مواقع در بالاى سر و در محل استخوان آهیانه مىباشد
2- سردرد گاهى با حال تهوع همراه است که در این صورت بیمار مشکل صفراوى هم دارد
3- رنگ ادرار زرد زعفرانى و یا قرمز مىشود
4- دهان معمولا تلخ مىگردد که این نیز از علائم غلبه صفرا در خون است
5- دهان معمولا خشک مىشود و این علامت حرارت مزاج است
6- مریض در بدن احساس حرارت مىکند
7- در بعضى از این افراد غلبه خون یا غلظت خون هم وجود دارد
اقسام سردرد برابر نظر ابن سینا
1- سردرد موقت- مانند سردردى که در اثر خمارى در معتادان بوجود مىآید که با رفع خمارى بهبود حاصل مىکند یا سردرد ناشى از خوردن بعضى مواد غذائى یا ترکیبات دارویى مانند سردرد ناشى از خوردن سیر و فلفل در افراد گرم مزاج.
2- سردرد پایدار- این سردرد با یک بیمارى آمده و عارض انسان شده اما پس از بهبود آن بیمارى سردرد باقىمانده و از بدن خارج نشده است.
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 28
مثلا گاهى پس از بهبودى تبهاى دشوار و گرم مزاج سردرد مىماند و زایل نمىشود این سردردها باید زودتر مداوا گردند چون ممکن است بدنبال این سردرد بیماریهائى از قبیل خوابآلودگى، سکتههاى مغزى، جنون، سستى و فرورفتن چشمها یا ثقل سامعه و یا عوارضى دیگر باقى بمانند. (این نوع سردرد در سردردهاى مستمر شرح داده شده است.
سردرد برحسب قسمتى را که از جمجمه مىگیرد متفاوت است و بر چند نوع مىباشد گاهى یک نیم از سر را مىگیرد که آن را صداع یکطرفه گویند. گاهى پشت سر را مىگیرد و این نوع صداع خلفى نام دارد. گاهى پیشانى را مىگیرد که آن را عصابه گویند. گاهى بالاى سر و در محل استخوان آهیانه را مىگیرد که آن را صلاع فوق رأس یا آهیانهاى مىگویند.
اما از نظر شدت و ضعف سردرد سه نوع است:
سردرد شدید، سردرد متوسط، سردرد سبک یا ضعیف.
سردرد گاهى چنان شدت پیدا مىکند که انسان مىخواهد سرش را به در و دیوار بکوبد و آرزو مىکند که از هوش برود تا بتواند این سردرد را تحمل کند. گاهى سردرد خفیف و تحمل آن آسان است و این سردرد هم دو حالت دارد گاهى زودگذر است و گاهى پاینده و دیرگذر مىباشد.
افرادى که مغز ضعیف و ناتوان دارند بیشتر دچار سردرد مىشوند و گاهى مغز سر بحدى حساس مىشود که با جزئى تحرکى چه عصبى باشد یا گوارشى یا تحریکى دیگر، مغز متأثر مىشود و سردرد عارض مىشود.
گاهى سردرد معده را هم تحت تأثیر قرار مىدهد و باعث تهوع و استفراغ مىگردد و گاه برعکس معده سر را تحت تأثیر قرار مىدهد و بخارات معده از طریق شریانها به سر رسیده و باعث سردرد مىشوند.
بعضى سردردها موسمى هستند مثلا سردردهاى سرد مزاج بیشتر در فصل پائیز و زمستان شدت مىیابند و سالى که داراى تابستانى خشک و کم باران و برعکس پائیزىتر و پرباران باشد سردردهاى سرد مزاج در این سال زیادتر خواهند بود در مقابل سردردهاى گرم مزاج در فصول گرم شدت بیشترى دارند.
عواملى که باعث سردرد مىشوند ممکن است عوامل خارجى باشند یا عواملى از داخل مغز را تحت تأثیر قرار داده و ایجاد سردرد نمایند. عواملى که از خارج اسباب سردرد مىشوند عبارتند از ضربه خوردن مغز، برخورد گرما یا سرما به جمجمه، برخورد بعضى مواد شیمیایى، تحریک حس بویایى بوسیله بعضى عطرها یا بوهاى تند و ناخوش، برخورد بعضى اشعه کیهانى یا مواد رادیو آکتیو به سر ...
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 29
عواملى که از داخل سبب سردرد مىشوند مانند سرد مزاج شدن مغز سر یا برعکس غلبه حرارت داخلى بر سر یعنى گرم مزاج شدن آن، گاهى تجمع بخارات در گوش یا در اطراف بینى و قسمت جلوى سر که اینگونه سردردها با داروهاى عطسهآور مداوا مىگردند، گاهى تجمع مواد رطوبى در مغز یا پردههاى مغز یا تجمع مواد صفراوى یا غلبه خون اسباب سردرد مىشود، گاهى پیدایش ورم یا غده در مغز یا در پردههاى مغز که این غده ممکن است خوشخیم یا بدخیم باشد که اگر بدخیم باشد علاجش با عمل جراحى و بیرون آوردن است یا بوسیله اشعهاى مىتوان سلولهاى بدخیم را سر جاى خود از بین برد ولى اگر غده خوشخیم باشد اگر گرم مزاج باشد ایجاد بیمارى سرسام مىکند که در بحث سرسام شرح داده شده است و اگر سرد مزاج باشد علائم دیگرى دارد مانند افتادن و از هوش رفتن بدون آنکه درد شدیدى در سر وجود داشته باشد، ولى اگر افتادن و از هوش رفتن با درد شدید همراه باشد معمولا غده مغزى گرم مزاج مىباشد، گاه سردردى که اسباب و علت آن درونى است ممکن است در اثر غلبه صفرا و مواد صفراوى باشد در این صورت علامت آن خشکى بینى، کم خوابى، عطش، زردى رنگ رخسار و زردى و تیرگى بول و گاه تلخى دهان و سرگیجه مىباشد.
در مقابل اگر مادهاى که اسباب سردرد شده سرد مزاج باشد همانطوریکه قبلا اشاره شد از روى رنگ ادرار و حجم ادرار و طعم دهان و سایر علامات سرد مزاجى مشخص مىشود و هنگامى که سردرد در اثر امتلاء و پرى دستگاه گوارش باشد علامت آن سنگینى سر و بىاشتهائى و تنبلى و خوابآلودگى مىباشد. کسى که بر اثر برخورد سرما بسرش دچار سردرد شده بهتر است که اولا مزاج خود را نرم بدارد حتى اگر با تنقیه هم شده نگذارد که در حال یبوست بماند و سر را در هواى ملایم نگهدارد که سرد نباشد لکن خیلى زیاد هم نباید سر را گرم کنند چون بافتهاى مغز که از سرما آسیب دیدهاند اگر بسرعت گرم شوند و حرارت زیاد باشد آسیبى بزرگتر از آسیب اول خواهند دید، این افراد باید حرکات ورزشى سنگین نکنند و جنبش زیاد هم نداشته باشند، مشروبات الکلى نخورند و هرگز جایش (جایشان) سرد نباشد، در هواى اتاق بخور مرزنگوش بدهند و روغنهاى گرم مزاج در بینى بچکانند، اگر بیمار تب داشته باشد غذاها و داروهاى گرم مزاج باو ندهند تا تب اضافه نشود لکن اگر تب نداشته باشد مىتوان از منضجهاى گرم مزاج مانند تخم کرفس، رازیانه، انسیون، ریشه شیرین بیان پوست گرفته را بجوشانند و از آب صاف شده چند نوبت به بیمار بدهند.
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 30
افرادى که پس از جماع به سردرد مبتلا مىشوند معمولا سرد مزاج مىباشند و بنیه ضعیف دارند در اینان امتلاء گوارشى و بخارات معده نیز موجود است این افراد باید ابتدا به تخلیه دستگاه گوارش از مواد زائد بپردازند سپس از داروها و غذاهاى مقوى استفاده کنند، ورزش کنند و جماع کمتر کنند بخصوص در شکم گرسنه هرگز جماع نکنند.
گاه سردرد بحرانى مىباشد اگر در این حالت مزاج بیمار پر باشد و حال تهوع داشته باشد گاه لبهاى بیمار پرش دارند و سرگیجه و سنگینى سر احساس مىشود درصورتىکه بیمار مبتلا به زخم معده نباشد داروهاى قىآور باید تجویز نمود مانند سکنجبین گرم کرده یا داروهاى قىآور دیگر تا معده بیمار تخلیه شود و سردرد ساکت گردد و لکن اگر سردرد بحرانى علت و اسباب دیگرى داشته باشد باید علت و اسباب را جستجو نمود سپس به رفع آن پرداخت. در مشارکت معده و مغز براى بوجود آمدن سردرد تجمع بخارات در معده یا در اثر تجمع اخلاط در معده یا در اثر ضعف و ناتوانى دستگاه گوارش در انجام اعمال مربوط بخود ایجاد سردرد مىشود در این بیماران باید مشکلات دستگاه گوارش حل شوند تا مشارکت مغز و دستگاه گوارش در بروز سردرد از بین برود و سردرد زایل گردد.
«حالات مختلف مغز در افراد»
افرادى که زیاد خوابهاى پریشان مىبینند داراى حرارت مغز مىباشند و افراد صفراوى مزاج در عالم خواب بیشتر اشیاء زردرنگ و اشیاء داراى حرارت مىبینند. افرادى که خواب مىبینند ولى پس از بیدارى خواب خود را فراموش مىکنند مغز سرد و رطوبى دارند و این افراد گاهى هم خوابهاى ترسناک مىبینند.
افراد معمولا سرحال و چابک و پرحرکت مغزشان گرم است و در مقابل افراد سست و تنبل مغز سرد و رطوبى دارند.
افرادى که رطوبات مغز آنان از حال طبیعى کمتر باشد به بیخوابى یا کمخوابى مبتلا مىگردند جوانان پر خونند و رطوبات مغزشان بیشتر مىباشد از این جهت پرخواباند اما در افراد پیر رطوبات مغز کمتر دیده مىشود و به همان نسبت کمخوابتر مىگردند و معمولا خشکى مغز یکى از عوامل کمخوابى یا بیخوابى است.
هرگاه بیمار احساس تنبلى و سستى کند و چرت بزند و تمایل زیادى به خوابیدن داشته باشد و رنگش سربى رنگ شود دلیل بر آن است که مواد بلغمى در مغز او مجتمع شده و لازم است از مسهلهاى پاککننده مغز از اخلاط بلغمى باو داده شود.
وقتى در مغز غلبه خون و حرارت هر دو باشد بیمار رنگش قرمز مىشود و چشمانش نیز قرمز شده و زیادتر از حال طبیعى عرق مىکند این افراد از برخورد باد خنک بر سر
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 31
و مالیدن داروهاى سرد مزاج و ریختن آب سرد بر سر و بوئیدن بوهاى سرد مزاج مانند بوى کافور و صندل و نیلوفر احساس آرامش و لذت مىکند.
این افراد از بوهاى بدى هم که رطوبى و سرد مزاج باشد مانند بوى گل و لاى احساس آرامش مىکنند. لکن افراد داراى مغز سرد مزاج از بوئیدن مواد نامبرده فوق احساس ناراحتى مىکنند.
حجم داخل جمجمه و فرم ساختمان سر و اندازه آن و طرز قرار گرفتن سلولهاى عصبى داخل مغز و استعداد این سلولها در هوش و استعدادهاى ذهنى و شعور و ادراک و احساس افراد موثر مىباشند.
جالینوس مىگوید افرادى که سر کوچک و بدترکیب دارند افرادى هستند کم استعداد، لجباز، بزدل، زودرنج و سرگردان و کمعقل اما افرادى که داراى جمجمه بزرگ و خوش ترکیب و گردنى کلفت و سینهاى گشاده و ستون فقراتى درشت و پرنخاع دارند افرادى هستند که داراى مغزى بزرگ و هوش و ادراک و احساس و حافظه بیشترى مىباشند. اما لازم به ذکر است که همیشه بزرگى سر دلیل بر زیادى استعداد نیست چون ممکن است این بزرگى مربوط به درشتى استخوانها و ناهماهنگى در قرار گرفتن آنها باشد.
سرسام
بنظر اطباء سنتى سرسام عبارتست از ورم مراکز عصبى جمجمه و این ورم مزاجش گرم است و در اثر حرارت مغز یا عواملى دیگر بوجود مىآید. اکثر مواقع بیمار تب مىکند و تب آنقدر بالا مىرود که بیمار از حال طبیعى خارج مىگردد و هذیانگوئى مىکند، گاهى با سردرد شدید همراه است و گاه بدون سردرد است، چهره بیمار سرخرنگ مىشود و چشمان او قرمز شده و از چشمها آبریزش مشاهده مىشود، بیمار از نور نفرت دارد. در مداواى سرسام بهتر است ابتدا از رگ قیفال که همان سیاهرگ روى ساعد است مقدارى خون گرفته شود و در غیر این صورت قسمت بالاى سر بیمار را بتراشند و در این قسمت چند زالو انداخته شود. ضمنا مقدارى گل ختمى را بجوشانند با مقدارى روغن کرچک و پودر صابون درآمیخته مایع صاف شده را مخلوط کنند و براى بیمار تنقیه بریزند، همچنین مىتوان مقدارى برگ چغندر علوفهاى را جوشانده و به آب صاف شده آن مقدارى شکر سرخ اضافه نموده و براى بیمار تنقیه بریزند، چوب صندل را در عصاره گشنیز و کافور بسایند و از مایع حاصل بر سر و پیشانى بیمار بمالند، داروئى که درست شده است از بنفشه، نیلوفر آبى، شاهتره، ریشه کاسنى، تخم کاهو، عناب و سپستان از هرکدام پانزده مثقال[1] طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى ؛ ص32
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 32
(75 گرم) را بجوشانند صاف کنند به آب صاف شده مقدار پنجاه گرم گزنگبین اضافه کرده و 25 گرم مغز میوه فلوس را در آن حل کرده و صاف نمایند (با دست پرههاى سیاه داخل میوه فلوس را طورى در آب دارو حل کنند که سیاهى روى آن کلا در آب دارو حل شود) از این محلول هم مىتوان با مقدارى روغن بادام شیرین درآمیخته و روزى دوبار براى بیمار تنقیه بریزند و مىتوانند بصورت خوراکى هم از آن استفاده کنند ضمنا مىتوان مقدارى سرکه و روغن بادام شیرین و مقدارى گل سرخ را بجوشانند تا سرکه بخار شود و روغن گل باقى بماند و پس از تراشیدن موهاى سر آن را گرماگرم در بالاى سر قدرى متمایل به پشت سر بگذارند و این عمل را هم چند نوبت ادامه دهند مسهل قوى براى بیمار خوب نیست اما ملیّنها که فشار به روده زیاد وارد نکنند و تقریبا ملایم یا سرد مزاج باشند براى بیمارى مفیدند.
گاهى مشاهده مىشود که افرادى بطور ناگهانى و بلا مقدمه به بیمارى مالیخولیا یا جنون مبتلا مىگردند. اگر این بیمارى با تب همراه باشد همان سرسام است و باید مداواى سرسام شود و اگر بیمار تب نداشته باشد سرسام نیست و براى اینگونه بیماران منضج و مسهلهائى که دستگاه گوارش را پاک مىکنند چند نوبت بطور یکدر میان داده شود و پس از چند روز به بیمار معجون اطریفل گشنیزى داده شود تا بیمارى بهبود یابد براى اینگونه افراد آزمایش انگلهاى گوارشى هم لازم است و باید پزشک بررسى نماید که اینان در اثر ضربه روحى روانى باین بیمارى مبتلا نشده باشند.
یک نسخه
خانمى مدت بیست روز است که شبها چشم چپ و طرف چپ صورتش درد شدید مىگیرد و بینى طرف چپش گرفته مىشود و احساس گرفتگى در طرف چپ گلوى خویش هم دارد و از چشمها قدرى اشکریزى مىشود.
این بیمارى نوعى عصابه است و مزاجش سرد است و دستگاه گوارش تقریبا از اخلاط بلغمى پر مىباشد. داروى زیر تجویز شد و پس از چند روز بهبودى حاصل گردید.
روز اول ریشه شیرینبیان، تخم کرفس، رازیانه و توکلیجه (از هرکدام ده گرم) را بجوشانند آب صاف شده را بخورند.
روز دوم سناى مکى پانزده گرم گل سرخ ده گرم را بجوشانند آب صافشده را صبح ناشتا بخورند (داروى روز دوم پرهیز غذائى دارد و با این دارو نباید نان و دوغ و سرخکرده و چائى در آن یک روز بخورند)
از روز سوم معجون راوند را که درست مىشود از ریوند چینى و رازیانه و سناى مکى که با عسل درآمیخته شده بقدر یک فندق صبحها بخورند.
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 33
هنگام درد رازیانه را بجوشانند پارچهاى را روى آب داغ آن زده گرماگرم در محل درد بگذارند.
نسخه 2
خانمى که سابقه میکرن دارد اظهار مىدارد که چند نوبت از حال رفته است و فشار خون او پایین مىافتد.
روز اول گل پونه، آویشن، تخم کرفس و توکلیجه را بجوشانند یک لیوان صبح و یک لیوان عصر بخورند.
از روز دوم روزانه پانزده گرم سولفات دو سود را در نصف لیوان آب داغ حل کرده پس از قدرى سرد شدن صبح ناشتا بخورند تا سه روز و عصرها یک قاشق غذاخورى از شربت بقراط بخورند.
از روز چهارم ببعد مقدارى مغز بادام بوداده را با قدرى کندر و زعفران پودر کرده با عسل طبیعى درآمیزند بصورت معجون درآید هفت روز بخورند و از غذاهاى مقوى مانند کبوتر و گنجشک و مرغ خانگى استفاده کنند، در صورت عدم بهبود باید از گنهگنه و مسهل سناى مکى استفاده کنند.
سردرد سرد مزاج
سردردهاى سردمزاج خود چند نوعاند مانند درد پیشانى (عصابه)، درد شقیقه، سر درد کلاه خودى سرد مزاج، سردردهاى دورهاى (غیر از سردرد یک روز در میان که مزاج گرمدار بقیه سردردهاى دورهاى مزاجشان سرد است). گاهى سردرد سرد مزاج با تجمع اخلاط بلغمى در بدن همراه است و گاه در اثر سردى مزاج مغز و یا عوامل دیگر عارض مىشود.
در سردردهاى سرد مزاج سرخى چشم و چهره، تلخى و خشکى دهان، درد ناحیه آهیانه، سرخى بول و سائر علائم حرارت مشاهده نمىشود در مداواى این سردرد هم از داروهاى ضمادى و هم از داروهاى خوراکى و بویائى و عطسهآور و غیره استفاده مىشود، داروهاى ضمادى که به سر مالیده مىشوند باید گرم مزاج باشند مانند شیرابه یا جوشانده فرفیون، جوشانده خردل، آب مرزنگوش، روغن فلفل، روغن زعفران گند بیدستر (بیضه سگ آبى)، جوشانده عاقرقرحا و غیره ...
براى تنقیه مىتوان از داروهائى مانند جوشانده مرزنگوش مخلوط با روغن کرچک یا داروهاى دیگر گرم مزاج استفاده نمود.
از بوئیدنىها داروهاى مقوى اعصاب و گرمکننده مانند مفرى و سیاهدانه پودر کرده مىتوان استفاده نمود. ضمنا داروهاى عطسهآور براى این افراد بسیار مفیدند مانند
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 34
کشیدن پودر کندش در بینى که پس از انجام عطسه بتعداد کافى بخارات از سر خارج مىشود و سردرد تسکین یا تقلیل مىیابد.
بعنوان خوراکى ابتدا منضج و مسهل گرم مزاج به بیمار مىدهند و اگر شکم بیمار روان باشد نیازى به مسهل نیست و تنها از منضجهاى گرم مزاج باید استفاده کرد، مانند انسیون، بادرنجبویه، پرسیاوشان، عاقرقرحا، افسنطین، مرزنجوش، اسطو خودوس و غیره که مجموع یا چند تا از گیاهان را انتخاب و بجوشانند و روزى یک لیوان افراد بالغ از آب صافشده دارو بخورند و مدتى ادامه دهند و اگر در بدن خلطى هست آن را از بدن بیرون نمایند.
یکى از داروهاى بسیار مفید براى سردردهاى سرد مزاج گنهگنه یا اکسید دوکینین مىباشد براى مصرف این دارو باید ابتدا منضج و مسهل به بیمار بدهند تا بدن پاک گردد سپس دو روز یا سه روز صبح ناشتا هر روز مقدار پانصد میلیگرم گنهگنه را در کپسول کرده میل کنند.
افرادى که به سردردهاى سردمزاج مبتلا مىباشند باید از خوردن غذاى رطوبى و سرد مزاج خوددارى کنند، از روى بىمیلى آب یا غذا نخورند ترشىجات و غذاهائى که براى افراد میکرنى مضرند براى اینگونه بیماران هم زیانآورند و در مقابل ورزش براى آنان بسیار نافع است.
سردرد شقیقهاى
این سردرد اکثرا در ناحیه شقیقه بوجود مىآید سردرد شقیقه اکثرا نوبتى است و گاهى هم پیوسته مىباشد و معمولا اسباب این سردرد اخلاط است درد گاهى بحدى مىرسد که بیمار طاقت دست زدن به محل درد را ندارد.
در این بیمارى ابتدا باید مشخص شود خلطى که اسباب سردرد شده گرم است یا سرد. معمولا دردهاى شقیقهاى نوبتى یا قطع و وصل شونده سرد مزاجاند اما اگر پیوسته و مستمر باشند و یکسره درد وجود داشته باشد و قطع و وصل نشود مزاج آن گرم است و این درد مداواى دردهاى مستمر را دارا مىباشد.
اگر سردرد نوبتى باشد بهتر است قبل از هر چیز بدن تنقیه شود و اخلاطى که سبب بروز سردرد مىشود از بدن خارج گردند. مداواى درد شقیقه غیر مستمر تقریبا مشابه مداواى سردردهاى سرد مزاج مىباشد.
گاهى درد شقیقه جزء دردهاى عصبى یا میکرنى مىباشد در این صورت باید علاج آن درد شود تا درد شقیقه هم به تبع آن قطع شود. از داروهاى خوراکى منضج و مسهلهاى گرم مزاج براى آنان که درد مستمر ندارند لازم است همچنین از داروهاى ضمادى
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 35
براى درد شقیقه یکى روغن قسط است که بدستور زیر درست مىشود.
(در جوامع بشرى هرچه زندگى ماشینى بیشتر گردد این نوع سردرد نیز افراد بیشترى را مىگیرد. سردرد میکرنى سرد مزاج است.)
قسط صد گرم، سلیخه (پوست ضخیم دارچین) و فلفل سیاه و عاقرقرحا و فرفیون از هرکدام چهل و پنج گرم، جند بیدستر پنجاه گرم مجموع را قدرى بکوبند و با قدرى آب بجوشانند تا تقریبا نصف آب بخار شود و نصف دیگر باقى بماند صاف کنند و به آب صاف شده حدود دو کیلوگرم روغن زیتون یا روغن کنجد اضافه نمایند و مجددا بجوشانند تا آب بخار شود و روغن باقى بماند، روغن حاصل را روغن قسط گویند این روغن براى ضماد در محل درد شقیقه و یا عصابه و سردردهاى سرد مزاج مفید است یوسفى در کتاب خود نوشتهاند افرادى که درد شقیقه دارند مىتوانند مقدارى صمغ عربى و تریاک و زعفران را بکوبند پودر شود از پودر حاصل با گلاب خمیر کنند و بر شقیقه یا پیشانى بگذارند. (صمغ عربى پنج گرم تریاک 5/ 2 گرم و زعفران یک گرم) یکى از داروهاى خوراکى که براى سردردهاى سرد مزاج و درد شقیقه مفید است خوردن جوشانده مرزنجوش و مومیاى مکى اصل مىباشد بدین طریق که مقدارى مرزنجوش را بجوشانند و چند روز یک حبه مومیائى را با مقدارى از جوشانده مرزنگوش بخورند و مدتى ادامه دهند.
در بعضى از سردردهاى میکرنى و سرد مزاج که بیشتر پشت گردن را مىگیرد اگر مقدارى زیره را بکوبند و با تخم مرغى که آبپز و سفت درست کردهاند مخلوط کرده و مجددا با روغن حیوانى سرخ کنند و گرماگرم در پارچهاى ریخته و روى محل درد پشت گردن بگذارند در تسکین درد اثر قابل توجهى دارد.
میکرن
میکرن نوعى سردرد است که در بعضى خانوادهها موجود است و بیشتر خانمها بآن مبتلا مىشوند و مردان کمتر به میکرن مبتلا مىشوند بلکه بیمارى مردان معمولا شبه میکرن مىباشد.
در این بیماران قبل از آنکه سردرد عارض گردد چشمها قدرى تار مىشوند، گاهى نقطههاى نورانى در جلو چشم مشاهده مىشوند، سستى و سنگینى در دست و پاها پیدا مىشود، گاهى حال تهوع و استفراغ به بیمار دست مىدهد و بدن قدرى سست مىگردد این علامات حدود نیم ساعت طول مىکشند بعد سردرد پیدا مىشود، در بعضى افرادى که میکرن شدید دارند گاهى اختلال در سخن گفتن آنان پیدا مىشود این سردرد گاهى یک طرف و گاهى دو طرف و گاهى شقیقهها را مىگیرد گاهى هم
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 36
یک نوبت طرف راست و یک نوبت طرف چپ سر را مىگیرد. در جوامع بشرى هرچه زندگى ماشینى بیشتر گردد این نوع سردرد نیز افراد بیشترى را مىگیرد. سردرد میکرنى سرد مزاج است.
در این افراد اگر بار زبان داشته باشند دلیل بر پرى دستگاه گوارش آنان از اخلاط بلغمى است و باید با منضج و مسهلهاى گرم مزاج بار زبان آنان از بین برود. پزشکان سنتى معتقدند که سردرد میکرنى سردردى است عصبى گوارشى یعنى با هماهنگى دستگاه عصبى و دستگاه گوارشى بوجود مىآید در این افراد اگر دستگاه گوارش ناراحت شود سردرد عارض مىشود و اگر دستگاه عصبى ناراحت شود باز سبب عود کردن سردرد میکرنى خواهد شد لذا بر این بیماران است که هم دستگاه گوارش خود را سالم نگهدارند. هم دستگاه عصبى را مثلا هرگاه این افراد در خوردن ترشىجات زیادهروى کنند یا غذاهائى که ذیلا نامبرده مىشوند زیاد بخورند سردرد آنان عود مىکند همچنین زمانى که دستگاه عصبى آنان ناراحت گردد سردرد عود خواهد کرد بعلاوه هر کار فکرى عصبى یا جسمى که براى فرد خستهکننده باشد سردرد را ظاهر مىسازد.
براى مداواى این سردرد بهتر است دو سه روز بیمار منضج و مسهلهاى پاککننده بدن از اخلاط بخورد و دو یا سه روز متوالى هم بدنبال منضج و مسهل گنهگنه را صبح ناشتا مقدار نیم گرم (یا 500 میلیگرم) میل نمایند و پس از اتمام گنه گنه از معاجین و شربتهاى تقویتکننده دستگاه عصبى و دستگاه گوارشى مدتى استفاده کنند، ورزش و گردش و تفریح نمایند و از غذاهاى نامبرده زیر حتى المقدور استفاده نشود.
پیاز خام، باقلا، وانیل، قهوه، آش، ترید، سوپ جو، مرکبات ترش و نارس، فلفل، بادمجان، شیر، غذاها و داروهاى پائینآورنده فشار خون در افرادى که فشار پائین یا متوسط دارند، زیادهروى در غذا خوردن، نوشیدن آب از روى بىمیلى، ترشىجات، خوردن غذا از روى بىمیلى، خوردن غذا در بین دو نوبت غذا، چائى، مشروبات الکلى. یکى از داروهائیکه براى سردردهاى سرد مزاج مفید است روغن قسط است که در بحث روغنها نحوه ساختن آن شرح داده شده است.
سبات سهرى یا خواب در بیدارى
گاه در اثر تجمع مواد صفراوى یا بلغمى یا هر دو آنها در مراکز عصبى نزدیک به مرکز خواب حالت خوابآلودگى مخصوصى به انسان دست مىدهد که اصطلاحا آن را سهر یا سبات سهرى یا خواب در بیدارى گفتهاند.
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 37
هنگامى که اخلاط بلغمى بر مرکز خواب غلبه داشته باشند، سنگینى سر. خواب آلودگى، سنگینى خواب، تنبلى، روى هم افتادن پلکها، کندى در عمل تکلم و پاسخ گفتن به سوالات به بیمار دست مىدهد.
هنگامى که غلبه مواد صفراوى بر این مرکز عامل بیمارى باشد علامت آن بیخوابى، پریشانگوئى، چشم بجائى دوختن (مانند بیماران صرعى)، زردى بول و بعضى آثار غلبه صفرا مىباشد، این بیمار خوابش گران نیست وقتى صدایش بزنند زود بیدار مىشود و به صدا پاسخ مىدهد. این افراد گاهى چشمهایشان باز مىماند و حتى پلکهاى خود را هم حرکت نمىدهند.
گاهى بیمارى سبات سهرى در اثر پیدایش ورم در مرکز خواب یا قسمتهائى از مغز که مجاور مرکز خواب است روى مىدهد که در این حالت مداواى بیمار مداواى ورم است و اگر ورم بدخیم باشد یا خوشخیم باید بررسى شود اگر ورم بدخیم باشد با عمل جراحى باید غده را از مغز بیرون آورند و چنانچه خوشخیم باشد اگر با دارو ورم تحلیل نرود آن را هم باید جراحى نمایند.
امّا در دو حالت اول که ورمى در مغز وجود ندارد اگر مواد غالب بر مرکز خواب بلغمى باشد با مسهلهاى دفعکننده اخلاط بلغمى و اگر صفراوى باشد با مسهلهاى دفعکننده اخلاط صفراوى باید بیمار را مداوا نمود.
لازم به ذکر است که بیمارى سبات سهرى با بیمارى صرع فرق دارد، بیمارى صرع علامات مخصوص به خود دارد و با تهیه نوارهاى مغزى وجود آن مشخص مىشود و هنگامى که صرع بیمار را مىگیرد حواس ظاهرى او بطور موقت زایل مىشود و با محیط اطراف خود کاملا قطع رابطه مىکند و علائم دیگرى مانند کج شدن دست و پا و تکانهاى صرعى و غیره در او هست که با حالت خوابآلودگى فرق دارد.
بیمارى سبات سهرى بیشتر در افرادى مشاهده مىشود که زیاد مىخورند، زیاد مىنوشند، از مواد افیونى و مشروبات الکلى استفاده مىکنند و تحرک کمترى دارند.
بیمارى سبات با سکته هم فرق دارد چون در سبات بیمار صدا را مىشنود و مىتواند از خواب بیدار شود و به گفتهها پاسخ دهد درصورتىکه در سکته کامل نه حسى موجود است و نه حرکتى و مرکز آن هم قسمت دیگرى از مغز است که آسیب دیده است.
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 38
بین افرادى که در حال سبات هستند و افرادى که در اثر ضعف و ناتوانى قلب غش کردهاند تفاوتهائى موجود است مثلا نبض سباتى نیرومند است و مانند نبض کسى است که در عالم خواب است و حال آنکه نبض کسى که غش کرده است ضعیف است، غش کردن بتدریج عارض مىشود، رنگ بیمار زرد است و شبیه به رنگ مردگان مىشود و دست و پایش سرد مىگردد و بینى او کشیده و لاغر مىگردد درصورتىکه این علائم در سبات سحرى وجود ندارند.
«بیخوابى (قلة النوم) یا کمخوابى»
بیخوابى یا کمخوابى به حالتى گفته مىشود که زمان بیدار ماندن انسان بیشتر از اندازه طبیعى باشد و این حالت شدت و ضعف دارد و گاه بحدى شدت پیدا مىکند که دیگر شخص نمىتواند بخواب رود و بیدارى بحد اکثر خود مىرسد.
عوامل زیادى مىتوانند اسباب بیخوابى یا کمخوابى شوند:
1- حرارت و خشکى مراکز عصبى بخصوص خشکى در پردههاى مغز سبب کم خوابى یا بیخوابى مىشود. در این حالت باید با داروها و غذاهاى رطوبى و سرد مزاج مانند تخم کاهو، تخم خشخاش، تخم حرفه، گل بنفشه، عناب، سپستان و امثال اینها مىتوان بیمار را مداوا نمود. و اگر از مغز میوه فلوس هم استفاده شود براى این افراد مفید است.
2- ضعف و سستى مخصوصى که در مراکز عصبى بوجود مىآید گاه مىتواند سبب کمخوابى یا بیخوابى شود. در این حالت باید از داروها و غذاهائى که مرکز اعصاب را تقویت مىکنند استفاده نمود.
3- درد شدیدى که در بعضى اعضاء و اندامهاى بدن پیدا مىشود مىتواند مانع خواب گردد. در این حالت باید نسبت به تسکین درد اقدام شود ضمنا مىتوان از مواد مسکن و مخدر هم استفاده نمود.
4- گاه پرى معده از غذا یا از اخلاط و بخارات مانع خواب مىشود. این افراد مقدارى در رختخواب غلط (قلت) مىخورند هنگامى که مشکل معده آنها نقصان حاصل کنند بخواب مىروند و صبح که برمیخیزند خسته و خمود و خوابآلود مىباشند. در این افراد باید اولا نسبت به تخلیه معده و روده اقدام شود در ثانى باید شبها غذاهاى سنگین و دیر هضم نخورند.
5- بعضى افراد نسبت به نور محیط خواب حساسیت دارند و نور اتاق مانع خواب آنان مىشود. اینان بهتر است در جاى تاریک بخوابند.
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 39
7- بعضى مواد غذائى و یا داروئى مانند داروهاى ضد احتقان خواب را کم مىکنند و یا در عالم خواب سبب خوابهاى آشفته و پریشان مىگردند مثلا قهوه کمکننده خواب و باقلا سبب خوابهاى آشفته در انسان مىگردد.
8- گاه وجود غدههائى در مغز مرکز خواب را تحت تأثیر قرار داده و مانع خواب طبیعى مىشوند در این صورت مداواى غده مغزى یا عمل جراحى خواب را به حال طبیعى برمیگرداند.
9- مصرف مشروبات الکلى روى مراکز عصبى اثر گذاشته که گاه این اثر موقت و گاه بصورت بیخوابى مستمر و مزمن درمىآید.
10- گاه کم و زیاد شدن بعضى هورمونهاى غدد داخلى سبب کمخوابى یا بیخوابى مىشود که در این صورت لازم است به پزشک هورمنشناس مراجعه شود
سرگیجه
سرگیجه حالتى است که بیمار احساس عدم تعادل بصورت چرخشى مىکند.
هنگامى که سرگیجه افزایش پیدا مىکند بیمار خیال مىکند که هر چیزى بدور او مىچرخد، احساس مىکند که سر و سینهاش مىچرخند، چون شدیدتر شود نمىتواند ثابت و پابرجا بماند و بزمین مىافتد و حالتى که به او دست مىدهد مانند حالت کسى است که مقدارى بدور خود چرخیده باشد.
هنگامى که افراد سالم بدور خود مىچرخند و یا آنان را مىچرخانند به تبع چرخش بدن مایعات داخل مغز هم بچرخش درمىآیند وقتى انسان از چرخش باز مىایستد هنوز مایعات مرکز تعادل و داخل مغز از چرخش بازنایستاده و انسان هنوز احساس چرخش مىکند. گاهى سرگیجه چنان زیاد مىشود که بیمار به زمین مىخورد در این حالت ممکن است افراد عادى سرگیجه را با بیمارى صرع اشتباه بگیرند. امّا باید دانست که سرگیجه انسان را به تأنى به زمین مىاندازد و بیمار مدتى مىماند بعد به زمین مىافتد درصورتىکه صرع یا تشنج دفعه یا یکباره و بدون تأمل و تأنى شخص را بزمین مىزند.
شخصى که با سرگیجه بزمین خورده معمولا صدا مىشنود و هنگامى که از زمین برمیخیزد تلوتلو مىخورد و مجددا ممکن است بزمین بخورد و آثار سرگیجه از بدنش بیرون نرفته است درصورتىکه در بیمارى صرع وقتى بیمار به هوش مىآید آثار خستگى در او هست ولى آثار سرگیجه در او نیست.
گاهى نگاه کردن به اشیائى که در حال دوران مىباشند از طریق حس بینائى در مراکز عصبى اثر مىگذارد و شخص را دچار سرگیجه مىکند در این موقع شخص باید
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 40
هرچه زودتر از شیئى که بدور خود مىچرخد چشم بردارد و بآن نگاه نکند.
مداواى سرگیجه
بیشتر سرگیجهها از پرى معده با مزاج صفراوى عارض مىشوند و ندرتا سرگیجهاى هست که مربوط به گوش یا ضایعات مغزى باشد اما متأسفانه پزشکان زمان حاضر چون آگاهى از اسباب سرگیجهها ندارند بیمار سرگیجهاى را سرگردان مىکنند گاه از گوش او عکسبردارى مىکنند گاه از سرش اسکن مىگیرند آزمایشهاى خون و ادرار و مدفوع مىدهند تا بخواهند علت سرگیجه را بشناسند مدتى از وقت بیمار تلف شده و سرمایهاى هم از دست رفته است براى مداواى اینگونه سرگیجهها لازم است به بیمار روز اول و دوم منضج و مسهل بدهند تا دستگاه گوارش و کیسه صفراى او تخلیه گردد اگر آثار صفرا مشاهده شود مانند زردى زعفرانى رنگ بول، تلخى دهان به سرگیجه اضافه گردد باید داروهاى رقیقکننده و تخلیهکننده صفرا و کیسه صفرا تجویز گردد که مىتوان همراه منضج و مسهل تجویز نمود یا از روز سوم به بعد داروى مدر صفراوى را که تشکیل شده از هلیله زرد، گل بنفشه، تخم کاهو، تخم شنبلیله و غیره بجوشانند روزى یک لیوان تا 4 روز صبح ناشتا بخورند معمولا سرگیجه بهبود مىیابد و اگر کاملا دفع نشده باشد باید دارو را ادامه دهند.
اگر سرگیجه از ضعف و کمخونى باشد باید از داروهاى تقویتکننده و خونساز استفاده شود مانند شربت بقراط و داروهائى نظیر آن، در این حالت هم بهتر است ابتدا یک منضج ملین به بیمار داده شود و سپس از داروهاى خونساز و تقویتکننده تجویز گردد.
اگر شخصى را چرخانیده باشند یا روى وسیلهاى که بدور خود مىچرخد سوار شده باشد بمحض پیدایش سرگیجه باید او را متوقف کنند و در هنگام توقف باید سر یا همه بدن خود را در خلاف جهتى که او را بچرخش درآوردهاند بچرخانند تا مایعات درون مغز مسیر گردش خود را عوض کنند و سرگیجه زایل گردد.
اگر سرگیجه در اثر خستگى زیاد باشد با استراحت بهبودى حاصل مىشود. اگر سرگیجه در اثر مصرف داروهاى شیمیایى مانند داروهاى ضد تشنج یا داروهاى خوابآور و آرامبخش یا مشروبات الکلى باشد باید فورا نسبت به قطع این داروها یا داروهاى جایگزین اقدام گردد.
اگر سرگیجه مربوط به فشار بالاى داخل جمجمه باشد مىتوان با مصرف دارو فشار داخل جمجمه را پائین آورد براى این افراد و افرادى که از غلبه خون سرگیجه دارند انداختن زالو در پشت گوش یا اطراف سر مفید مىباشد.
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 41
گاهى مسموم شدن بوسیله جانوران زهرى سبب سرگیجه مىشود که اگر سم خطرناک باشد فورا باید نسبت به تزریق سرم ضد سم مربوط اقدام شود و اگر قابل توجه نباشد پس از دفع سم از راه ادرار سرگیجه خود مرتفع مىگردد.
اگر سرگیجه در اثر بالا رفتن مقدار چربى خون باشد با خوردن چند منضج و مسهل مرتفع مىگردد.
در بعضى از بیماران مشاهده مىشود که در هنگام ایستادن و نشستن سرگیجهاى وجود ندارد امّا هنگامى که دراز مىکشند دچار سرگیجه مىشوند و احساس مىکنند که همه چیز در حال چرخیدن است این افراد معمولا مزاجشان گرم و دستگاه گوارش آنان پر است لازم است دو سه روز منضج و مسهل سرد بخورند مانند تخم کاهو تخم خیار تخم خرفه گل بنفشه تخم گشنیز عناب و غیره بعنوان نرمکننده مزاج و آماده شدن براى داروى اصلى و کمکننده شدت بیمارى که این داروها را منضج گفتهاند و سپس اقدام به خوردن مسهل کنند مانند مسهل فلوس یا هلیله زرد تا دستگاه گوارش از اخلاط بلغمى گرم مزاج و مواد صفراوى پاک گردد و از غذاهاى گرم و صفراوى هم پرهیز نمایند.
بطور کلى هر مرضى که با سرگیجه و تلخى دهان و خشکى دهان همراه باشد از صفرا و حرارت است و اگر سرخى با زعفرانى رنگ شدن ادرار بر علائم فوق اضافه شود این مطلب بیشتر تأیید مىگردد.
نسخه- زن سى سالهاى بمطب مراجعه کرده و اظهار مىدارند از سه ماه قبل تا زمان حاضر چند بار تعادل خود را از دست داده و بزمین افتاده و به پزشکان متعدد مراجعه نموده و آزمایشها نمودهاند بیمارى او را تشخیص ندادهاند تنها گفته شده بیمارى او لابیرنتیت مىباشد و جهت انجام جراحى عمل گوش درونى او را به تهران هدایت کردهاند لکن بیمار نپذیرفته و به پزشک سنتى مراجعه نموده است پس از بررسى معلوم شد که بیمارى او با آثار و علائمى که ذکر مىکنند دوار و سدر است که نوعى سرگیجه مىباشد که چون شدت مىیابد بیمار تعادل خود را از دست مىدهد و بزمین مىخورد به این بیمار چند روز منضج و مسهلهاى صفراوى داده شد و بدن او از اخلاط صفراوى پاک گردید و پس از چند روز پودر تخم گشنیز را دستور داده شد که با آب انار بخورند و مدت یک هفته ادامه دهند حد اکثر ظرف مدت ده روز کاملا سرگیجه و عدم تعادل ایشان بهبودى حاصل نمود و به سر زندگى خویش بازگشت.
گاه اتفاق مىافتد که هیچیک از علائم ایجادکننده سرگیجه در بیمار مشاهده نمىشود و اثرى از اقسام مختلف سرگیجه را پزشک معالج نمىیابد در این صورت لازم است بیمار را به چشم پزشک هدایت کنیم ممکن است با استفاده از عینک
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 42
مخصوص سرگیجه او مرتفع گردد. این حالت نسبت به بقیه سرگیجهها تعدادش اندک است.
بعضى مواقع سرگیجه با سردردهاى گرم مزاج و شدید همراه است در این صورت اگر ناراحتىهاى گوشى هم وجود داشته باشد یا نداشته باشد باید همراه با داروهاى ضد صفرا و حرارت چند عدد زالو در پشت گوش بیمار انداخته شود.
نسخه
جوانى به مطب مراجعه کرده و اظهار مىدارند که چند ماه است که خوابآلوده شدهاند همه را میل دارند که بخوابند و مختصر درد خفیف استخوانها هم در ایشان موجود است، در بدن احساس سنگینى مىکند. حاجى آقا دکتر سید احمد على بیمارى ایشان را از پرى دستگاه گوارش از اخلاط بلغمى دانستند و به نامبرده منضج و مسهلهاى گرم مزاج دادند چند نوبت مصرف شد بعلاوه فرمودند که نامبرده صبحها بهتر است یک فنجان قهوه را با یک قاشق مرباخورى عسل مخلوط کرده بخورند تا بتدریج رطوبات مغز ایشان تقلیل یافته و بحال طبیعى برگردند.
کمخوابى با دیدن خوابهاى آشفته:
بعضى افراد ضمن داشتن بیمارى کمخوابى زمانى که بخواب مىروند خوابهاى آشفته مىبینند و خواب براى آنان آزاردهنده مىگردد بنظر اطباء سنتى این افراد داراى مزاج صفراوى مىباشند لازم است از داروهاى مدر صفراوى مانند فلوس، هلیله زرد، هلیله سیاه، تخم کاهو، تخم شنبلیله و غیره استفاده شود و پس از تخلیه بدن از مواد صفراوى بهتر است تخم گشنیز را پودر کرده روزى یک مثقال با قدرى شربت سکنجبین یا شربت رب انار یا آب انار بخورند تا بدن از مواد صفراوى بکلى پاک گردد بعلاوه از خوردن غذاهاى سرخکرده و مواد غذائى زیاد چرب و نمک و ادویهجات پرهیز کنند.
نسخه
مردى به مطب مراجعه کرده اظهار مىدارند که هشت سال است به بیخوابى مبتلا شده و شبى یک ساعت بیشتر بخواب نمىرود. حاجى آقا داروهاى زیر را براى ایشان تجویز فرمودند:
تخم کاهو، تخم گشنیز، تخم ختمى، شاهتره، بنفشه و تخم سبز خیار از هر کدام ده گرم را گرفته بجوشانند روز اول یک لیوان صبح و یک لیوان عصر بخورند و اگر از دارو اضافه بماند روز دوم عصر بخورند.[2]
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى ؛ ص43
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 43
روز دوم مقدار 4 مثقال یا 20 گرم از مغز میوه فلوس را در آب داغ حل کرده پس از صاف کردن صبح ناشتا بخورند و از روز سوم صبحها مقدارى پودر تخم گشنیز را با قدرى آب انار یا شربت رب انار بخورند، ضمنا از داروهاى عطسهآور سرد مزاج مانند پودر گل بنفشه را در بینى بکشند تا عطسه کنند.
از مواد تحریککننده و غذاهاى گرم و خشک پرهیز نمایند و چائى غلیظ، قهوه نوشابههائى که در ساختن آنها قهوه یا کاکائو بکار رفته براى آنان مضر است و روغن خشخاش در بینى بچکانند. درصورتىکه بیخوابى ادامه پیدا کند و با داروهاى فوق مداوا نگردد لازم است که گل شقایق را بجوشانند شبى نصف لیوان از آب صاف شده بخورند تا از رنج بیخوابى در امان باشند.
نسخه
مردى از گلپایگان به مطب حاجى آقا مراجعه کردند و فرمودند که مدت سى سال است به بیخوابى شدید مبتلا شده در بدنش احساس حرارت زیاد مىکند، سردرد شدید دارد، میل به غذا ندارد، بیقرار است و اضطراب و دل هوله دارد. حاجى آقا فرمودند که بیمارى ایشان از روز اول در اثر صفرا و حرارت بوده و پردههاى مغز ایشان به خشکى مبتلا شده لازم است داروهائى تجویز شود تا صفراى خون نقصان یابد و حرارت زیاد بدن فروکش کند.
گل بنفشه، تخم حرفه، عناب، تخم کاهو، تخم سبز خیار و تخم گشنیز از هر کدام حدود بیست گرم را گرفته بجوشانند روز اول یک لیوان صبح و یک لیوان عصر بخورند بقیه دارو را بجوشانند روزى یک لیوان از روز دوم عصرها بخورند. مغز میوه فلوس را در آب داغ حل کنند و روزى حدود 20 گرم را حل کنند صاف نمایند و صبح ناشتا بخورند و روزهائى که این دارو را مىخورند بهتر است که تا عصر نان و چائى و دوغ نخورند و دستور غذائى مسهل خورنده را رعایت نمایند حاجى آقا دستور دادند که از غذاهاى گرم مزاج و سرخکردهها و ادویه و غذاهاى شور پرهیز نمایند. پس از چند روزى که مراجعه کردند حدود هشتاد درصد بیمارى ایشان بهبودى حاصل کرده بود.
حاجىها مجددا منضج و مسهلهاى سرد مزاج و معاجین سرد مزاج مانند معجون اطرفیل گشنیزى تجویز فرمودند که با آب انار یا شربت رب انار بخورند و از حب بنفشه هم استفاده کنند ظرف مدت ده روز بیمارى سى ساله بهبودى حاصل نمود.
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 44
افراد کمخواب بهتر است نکات زیر را رعایت نمایند
1- از خوردن غذاهاى گرم و خشککننده که پردههاى مغز را خشک مىکنند بپرهیزند.
2- از کشیدن سیگار و مواد مخدر خوددارى کنند.
3- شبها غذاهاى دیرهضم نخورند.
4- اگر کمخوابى آنان از ضعف باشد گرسنه نخوابند
5- افکار خود را سالم و بدون اضطراب نگهدارند و اگر کمخوابى آنان از فکر و خیال زندگى است بهتر است از این افکار بیهوده فاصله بگیرند.
6- سعى کنند روزها نخوابند ولى چنانچه کار سنگین و خستگى جسمى زیاد داشته باشند مىتوانند قبل از ظهر بخوابند.
7- از مواد غذائى که داراى تئین یا کافئین و امثالهم مىباشند بخصوص بعد از ظهرها استفاده نکنند.
8- برنامه ورزشى داشته باشند و سعى کنند ورزشهائى متناسب با سن و بنیه خود انجام دهند.
9- شبها قبل از رفتن برختخواب اگر فصل زمستان باشد دوش آب گرم بگیرند و اگر فصل تابستان باشد دوش آب سرد بگیرند.
10- علت و اسباب بیخوابى خود را شناسائى کنند و بطور علمى با آن برخورد نمایند
11- گاه مشاهده مىشود که افرادى با اراده خود و با فشار و زحمت کمخوابى مىکنند و ادامه مىدهند و این امر بتدریج بصورت عادت درمىآید و شخص نسبت به سایر افراد کمخوابتر مىگردد.
12- گاهى ضعف و گرسنگى سبب بیخوابى مىشود این افراد در ابتداى ورود به رختخواب معمولا بحال طبیعى بخواب مىروند لکن در نیمههاى شب ضعف و گرسنگى آنان را از خواب بیدار مىکند و بتجربه دیده شده این افراد پس از خوردن چیزى مجددا بخواب طبیعى خود ادامه مىدهند.
مالیخولیا
در این بیمارى فکر از حال طبیعى خارج مىشود و افکار و پندارهاى بیهوده جاى افکار طبیعى و سالم را مىگیرند. این بیمارى مربوط به مغز است و اقسام مختلف دارد و در بعضى فصلها مانند فصل بهار و پائیز شدت مىیابد و در بعضى فصلها مانند زمستان تخفیف مىیابد. گاه بیمارى مالیخولیا شدت پیدا مىکند و با ترس و
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 45
وحشت همراه است. بتجربه دیده شده افرادى که سفیدپوست و چاق مىباشند کمتر به این بیمارى مبتلا مىشوند در مقابل افراد گندمگون، سیهچرده و لاغراندام و بخصوص آنان که موهاى زیاد و پرپشت بر سینه دارند و افرادى که لبهاى ستبر دارند آمادگى بیشترى براى ابتلا به بیمارى مالیخولیا دارا مىباشند ضمنا در بعضى از خانوادهها آمادگى بیشتر براى ابتلا به این بیمارى مشاهده مىشود.
بیمارى مالیخولیا در مردان بیشتر است تا در زنان امّا وقتى زنان بدان مبتلا مىشوند مداواى آنان مشکلتر مىباشد.
افرادى که آمادگى براى مبتلا شدن به مالیخولیا دارند چنانچه تحت فشارهاى زندگى و عوامل دیگرى مانند ترس و وحشت، گرفتاریهاى روحى و برخورد با امورى که از عهده انجام آن برنمىآیند، بیخوابى زیاد، و عوامل ناخوشآیند دیگر قرار گیرند بیمارى مالیخولیا در آنان ظاهر خواهد شد، گاهى ورم معده و ناراحتىهاى گوارشى سبب بروز مالیخولیا خواهند شد.
بیمارى مالیخولیا ابتدا با خروج فکر از راه طبیعى و افکار و پندارهاى بد شروع مىشود، زودرنجى و گوشهگیرى بدنبال مىآید از میان حرکات و گفتارهاى مردم نکاتى را برمىچینند که معنى و مفهوم بد داشته باشد. بتدریج اندوه و نفرت وجود او را فرامیگیرد، بسیار فکر مىکند، از مردم مىبرد، گاهى مانند بیماران صرعى به اشیاء چشم مىدوزد، گاهى به سرگیجه مبتلا مىشود گاه اندامهایش پرش مىکنند و اگر این بیمارى شدت پیدا کند به جنون مبدل خواهد شد.
«بیماران مالیخولیائى چند دستهاند»:
گروه اول: افرادى هستند که اکثرا گوشهگیرند و تنهائى را دوست دارند و از مردم کنارهگیرى مىکنند و ماتمزدهاند و فکر و خیال بد مىکنند و این بیمارى بیشتر در اثر تجمع رطوبات بلغمى در مراکز عصبى عارض مىشود و گاهى هم تجمع بعضى انگلها در دستگاه گوارش مانند آسکاریس یا کرم کدو سبب بروز چنین حالتى در انسان مىگردند که با دفع انگلها از بدن بیمارى هم بهبود حاصل مىکند اما در حالتى که مربوط به انگلهاى گوارشى نباشد باید به این بیماران به مدت چند روز منضج و مسهلهاى گرم مزاج داده شود، مانند پر سیاوشان، ریشه پوست گرفته شیرین بیان، زوفا، تخم کرفس، رازیانه را بجوشانند و روز اول یک لیوان صبح و یک لیوان عصر بخورند. روز دوم از سناى مکى و گل سرخ یا سولفات دو سود بعنوان مسهل استفاده کنند و این عمل مصرف منضج و مسهلهاى گرم مزاج را دو سه نوبت ادامه دهند تا اگر زبان بار دارد کشیده شود و تا حدودى تغییر حالت در بیمار بوجود آید.
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 46
گروه دوم: از بیماران مالیخولیائى افرادى هستند که ضمن دارا بودن آثار و علائم مالیخولیا افرادى هستند غضبناک و خشمگین و بد کلام و پرخاشگر و بعضى از علائم غلبه صفرا در آنان مشاهده مىشود مانند زردى چشم، زردى بول، تلخى و خشکى دهان و کمخوابى.
به این افراد لازم است ابتدا منضج سرد مزاج مرطوب بدهند مانند بنفشه، عناب، تخم کاهو، تخم خشخاش، تخم خرفه، سپستان بجوشانند روز اول یک لیوان صبح و یک لیوان عصر بخورند و پس از منضج نرمکننده مسهلهاى صفراوى مانند فلوس یا هلیله زرد بخورند سپس حب بنفشه را با قدرى آب انار یا رب انار یا شربت سکنجبین بخورند و از مصرف غذاهاى صفراوى خوددارى کنند و زیر آفتاب کمتر بروند و به سر حرارت ندهند.
گروه سوم: افرادى هستند که ضمن وجود آثار و علائم بیمارى مالیخولیا در آنان آثار غلبه خون مشاهده مىشود و بعضى از ترکیبات مواد زائد در خون آنان افزایش یافته است. پزشکان سنتى ضمن تجویز داروهاى سرد مزاج باین افراد دستور مىدادهاند که از سیاهرگ زیر ساعد یا سیاهرگ روى ساعد مقدارى خون گرفته شود و اگر در پشت گوش این افراد زالو انداخته شود در تقلیل یا بهبود بیمارى اثر قابل توجهى دارد از داروهائى که براى این بیماران تجویز مىشود ضمن منضجهاى سرد مزاج مغز میوه فلوس مىباشد که در آب داغ حل کرده و پس از سرد شدن صبح ناشتا خورده مىشود.
بیماریهاى مغز سر
هرگاه مغز که مرکز اعصاب و اعمال بدن است کلیه کارهاى خود را بطور صحیح و با نظم و ترتیب انجام دهد و از راه طبیعت خارج نشود چنین مغزى را سالم و بدون کم و کاست مىدانیم امّا اگر مغز کارهاى حیاتى خود را نتواند بطور طبیعى انجام دهد و در انجام وظائف او بىنظمى مشاهده شود باید دانست که اشکالى در کار مغز پیدا شده که باید به جستجوى آن پرداخت و چارهاندیشى نمود.
چند نمونه از چیزها یا عواملى که سبب ایجاد ناراحتى در مغز مىشود:
1- گاهى سردى مزاج مغز سبب آسیب رسانیدن به مغز مىشود.
2- گاه در اثر تجمع رطوبات در جرم مغز یا در پردههاى اطراف آن ناراحتىهائى در مغز بوجود مىآید.
3- برخورد گرماى زیادتر از حد طبیعى یا برخورد سرماى زیادتر از حد طبیعى باعث ناراحتى مغز مىشوند.
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 47
4- گاه در اثر مصرف داروهاى سمى یا مواد مخدر یا ترکیبات الکلى به مغز آسیب مىرسد.
5- گاه افزایش حرارت درونى مانند تب شدید باعث ناراحتى مغزى مىگردد.
6- گاهى افزایش بعضى ترکیبات و مواد زائد در خون سبب ناراحتى مغز مىگردند مانند افزایش ترکیبات صفراوى.
7- گاه مغز مورد هجوم میکروبها واقع مىشود و ایجاد بیمارى مىگردد که این بیماریها را عفونت مغز مىگویند.
8- وجود و افزایش مواد زائد در مراکز عصبى (مخ) سبب بروز بعضى بیماریها مانند شرارت، بدخلقى، کم شدن عقل و هوش و غیره مىشوند و اگر در این افراد ترس و وحشت هم وجود داشته باشد دلیل بر سرد مزاجى مغز است.
آسیبهائى که بمغز مىرسند گاه کل مغز را تحت تأثیر قرار مىدهند و گاهى روى قسمتى از مغز و روى بعضى مراکز اثر مىگذارند مثلا گاهى روى مرکز حس بینائى اثر مىگذارند که اگر آسیب شدید باشد حس بینائى را زایل مىکند و اگر شدید نباشد عوارضى از قبیل دوبینى، احساس حرکت دود یا شعله، یا حرکت حشرات در جلو چشم، پیدایش نقطههاى سیاه در جلو چشم که وجود خارجى ندارند و غیره عارض مىگردد بهمین طریق ممکن است روى مرکز حواس دیگر اثر کنند و ایجاد ضایعه نمایند که فرد در این حالتها چیزهائى را مىشنود و احساس مىکند که وجود خارجى ندارند و غیر واقع مىباشند.
گاهى حرارت بطور مزمن بر مغز غالب مىشود این افراد متهوّر و خشمناک مىگردند در این افراد اختلال در عقل و شعور و افکارشان بوجود مىآید. ذهن آنان مشوّش مىشود و چیزهائى از ذهن آنان مىگذرد که ندیده و نشنیده است.
در افراد مبتلا به مالیخولیا که داراى ترس و وحشت مىباشند مصرف طباشیر گاهى براى آنان سودمند است این افراد اگر چند روز و روزى پنج گرم پودر طباشیر را با مقدارى سکنجبین میل نمایند ترس و وحشت آنان را زایل مىسازد.
مداوا- مالیخولیا در مراحل اولیه شروع بیمارى سهل العلاج است اما هر قدر که بیمارى کهنهتر مىشود مداواى آن بهمان نسبت سختتر خواهد شد لکن بههرحال لازم است بیمار را همیشه شاد و شاداب و دلخوش نگهدارند صحبتهاى خندهآور و همنشینى با افراد شوخ و خندهرو براى او مفید است. ورزشهاى سبک و شاد با دوستان خوب و سرگرمیهاى فرحانگیز مانند گردش در باغ و صحرا و کوه و دشت و هواى مناسب که نه زیاد گرم باشد و نه زیاد سرد براى آنان مفید است در جائى که زندگى مىکند بهتر است هوایش قدرى مرطوب باشد. بکار بردن عطرهاى تند و تیز براى آنان مضر است لکن عطرهاى طبیعى و ملایم مانند عطر گل محمدى
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 48
براى آنان بسیار مفید مىباشد. در اتاقشان گلهاى زیبا و خوشبو قرار دهند. خوراکیهاى خوب و زودهضم بآنان بدهند. در حمام هم از آبهاى زیاد داغ و یا زیاد سرد استفاده نکنند. گاهگاه بدن آنان را قدرى مالش دهند. جماع حتى المقدور کمتر بکنند و از غذاهاى دیرهضم مانند باقلا، عدس، گوشت گاو و گوساله، غذاهاى زیاد شور یا زیاد ترش، کمتر بخورند امّا غذاهاى چرب و شیرین براى آنان مفید است. در مداوا با دارو از داروهاى مقوى قلب و اعصاب بیشتر استفاده شود. لکن لازم است ابتدا به تخلیه دستگاه گوارش بپردازند و از تنقیههاى گرم مزاج هم مانند جوشانده مرزنگوش و غیره استفاده کنند تا رودهها خوب تخلیه شوند و بیمارى از مغز به پائین بیاید.
مالیدن روغنهاى مناسب بر سر و گرم و مرطوب نگهداشتن مغز سر و جمجمه بیمار و مالیدن جوشانده گرم برگ غار و پونه و مرزنگوش و بابونه و افسنطین بر سر بیمار براى او مفید است. ضمن تخلیه رودهها بوسیله تنقیه و منضج و مسهلهاى گرم مزاج باید از معاجین و شربتهاى مقوى قلب و اعصاب مانند معجون شیخ الرئیس و شربت بقراط و شربت زوفا استفاده گردد.
گاهى بیمارى مالیخولیا مزاجش گرم است در این صورت باید از منضجها و مسهلهاى مقوى قلب و اعصاب امّا سرد مزاج و مرطوب استفاده شود و از داروهاى قلبى از صندل سفید استفاده شود.
قطرب (مالیخولیاى بهمنى)
نوعى مالیخولیا بنام مالیخولیاى بهمنى موجود است که این بیمارى معمولا در ماه دوم فصل زمستان عارض بعضى افراد مىشود این بیمارى تقریبا شبیه جنون است.
کسى که باین بیمارى مبتلا مىشود از هر موجود زندهاى متنفر است، معمولا به گورستان مىرود، روزها خود را از چشم مردم پنهان مىکند و شبها ظاهر مىشود، آرام و قرار ندارد و مرتب راه مىرود، معمولا بىآزار است، رنگ او زرد مىشود، زبان او معمولا خشک مىشود و عطش زیاد دارد و زخمهائى در ساق پاهایش پیدا مىشوند که معمولا سخت علاجند. بنظر اطباء سنتى این بیمارى از صفرا و سوداء (مواد زائد خون) مىباشد و ماه بهمن ماهى است که در آن صفرا و سودا بیشتر غلیان پیدا مىکنند.
براى مداواى مالیخولیاى بهمنى ابتدا لازم است متناسب با وضعیت بیمار مقدارى خون از او گرفته شود و از داروهائیکه صفرا و سوداء را از بدن آنان بیرون مىکند بآنان داده شود و شربتها و معاجین مقوى قلب و اعصاب اگر معتدل و سرد مزاج باشند براى آنان مفید است و اگر گرم مزاجش مصرف مىشود با غذاها یا داروهاى ملایم
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 49
تجویز شود بهتر است.
کابوس
کابوس نوعى بیمارى است که بر اثر غلبه خون یا تجمع بخارات در مغز بوجود مىآید، در حال استراحت کامل بخارات خون و دستگاه گوارش یکدفعه بسوى مغز بالا مىروند و در عالم خواب حالتى بانسان دست مىدهد که احساس مىکند شخص بسیار سنگینى روى او مىافتد و او را مىفشارد بهطورىکه نفسش تنگ مىشود و از صدا کردن و حرکت بازمیماند بهطورىکه نزدیک است که خفه شود و زمانى که بخارات از استیلاى به مغز دست بردارند شخص یکباره از خواب بلند مىشود و مانند کسى است که در اعماق آب دارد خفه مىشود و یکدفعه بیرون مىآید و نفس او تازه مىگردد براى مداواى این بیمارى لازم است اگر بیمارى از غلبه خون باشد از رگ روى ساعد (سیاهرگ) مقدارى خون گرفته شود ولى اگر کابوس از پرى و بخارات دستگاه گوارش باشد باید چند نوبت منفج و مسهلهاى قوى خورده شود تا بدن به کلى از اخلاط پاک گردد.
سکته
سکته در اثر پیدایش ناگهانى نواقصى در قلب یا در مراکز عصبى عارض مىگردد.
اگر این نواقص در قلب باشد سکته قلبى و اگر در مرکز عصبى باشد سکته مغزى نامیده مىشود. سکته مغزى معمولا در اثر انسداد عروق مغزى بوجود مىآید و گاه گرفتگى یا انسداد در بین نیست بلکه عوامل دیگرى سبب مىشوند که مغز از کار بازمیماند و ایجاد سکته مغزى مىشود.
سکتههاى قلبى بیشتر در اثر نرسیدن خون کافى به بافت عضلانى یا میوکارد قلب مىباشند و این امر بیشتر مربوط است به گرفتگى رگهاى قلب و گاهى هم در اثر تحریکات شدید عصبى ممکن است شوک شدیدى به قلب یا به مراکز عصبى وارد شود و همین امر سبب سکته قلبى یا مغزى گردد.
سکته ممکن است کامل یا ناقص باشد. سکته وقتى کامل باشد سبب مرگ انسان مىشود امّا هنگامى که ناقص باشد قسمتى از بدن را مىگیرد و ایجاد فلج مىکند.
اگر آسیب در طرف راست مغز باشد طرف چپ بدن فلج مىشود و اگر آسیب در طرف چپ مغز باشد طرف راست بدن فلج مىگردد اینگونه فلج را فلج نیمهاى گویند
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 50
و معمولا در فلجهاى نیمهاى سر و گردن سالم مىماند و ندرتا اتفاق مىافتد که یک نیمه کامل بدن را فلج درگیر نماید این را فلج کامل نیمهاى (فلج نیمهاى سر تا پا) گویند. گاهى هم سکته قسمت اعظم بدن را مىگیرد و مختصرى از بدن آزاد مىماند.
وقتى کسى دچار سکته ناقص گردد ابتدا لازم است به تخلیه دستگاه گوارش او بپردازیم. شیخ الرئیس ابن سینا معتقدند که به افراد سکتهزده تا مدت چهار روز از داروهاى تقویتکننده و غذاهاى تقویتکننده داده نشود و از داروهاى ملایم و غذاهاى ملایم و زودهضم استفاده شود و از روز چهارم یا هفتم ببعد از داروهاى مقوى و غذاهاى مقوى استفاده گردد. روزهاى اول باید غذاهاى زودهضم به بیمار داده شود. بعنوان منضج یا داروى نرمکننده مزاج مىتوان از پر سیاوشان، ریشه پوست گرفته شده شیرینبیان، تخم کرفس، رازیانه، مرزنگوش، انسیون، عاقرقرحا و بادیان و امثالهم استفاده نمود بهطورىکه از مجموع یا چند عدد از این گیاهان را گرفته و بجوشانند صاف کنند از آب صاف شده یک لیوان صبح و یک لیوان عصر به بیمار بدهند و اگر از روز چهارم بیمارى به بعد باشد مىتوانند یک روز در میان از این داروى نرمکننده یا منضج و یک روز در میان هم به بیمار مسهل بدهند و از داروهاى ضمادى مانند روغنهاى گرم مزاج چون روغن مومیاى مکى براى مالش دادن بدن استفاده کنند بعلاوه خوردن روزانه یک حبه مومیاى مکى اصل با قدرى جوشانده مرزنگوش براى بیمار مفید است و از شربتها و معاجین تقویتکننده مانند شربت بقراط و شربت صندل و شربت زوفا و معجون شیخ الرئیس برابر دستور مربوطه به نحوه مصرف آنها استفاده شود و ضمادىها بهتر است که گرم مزاج و مرطوبکننده باشند لازم به ذکر است که براى اکثر بیمارانى که به سکتههاى مغزى دچار شدهاند داروهاى عطسهآور هم مفید مىباشد باستثناء آنان که در اثر ضربه فیزیکى یا پاره شدن مویرگها مغزى باین بیمارى مبتلا گردیده باشند. بعلاوه متناسب با موقعیت بیمار لازم است که بیمار حرکات ورزشى مناسب هم داشته باشند.
افرادى که بدنشان براى سکته آمادگى بیشتر دارد
1- افرادى که بطور درازمدت از داروهاى شیمیائى استفاده مىکنند مانند داروهاى دیابت، افسردگى، فشار خون، بعضى داروهاى قلبى ...
2- افراد چاق و کمتحرک
3- افراد داراى فشار خون بالاتر از حال طبیعى
4- افرادى که گرفتاریهاى روحى و روانى دارند یا گرفتاریهاى زندگى آنان از حد توان آنان بیشتر است
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 51
دواها و غذاهاى مفید براى بیمار سکتهاى
بیمار سکتهاى باید از غذاهاى آبکى حتى المقدور بپرهیزد و غذاها و دواهائى باید مصرف کند که خشکىآورند و باعث افزایش رطوبات مغز نشوند بخصوص سعى شود که در غذاى او سرکه وارد نشود که زیانآورترین چیزها براى بیمار سکتهاى است تنقیه از داروهاى گرم مزاج مانند آب ترپ با روغنهاى گرم مزاج براى او مفید است داروهاى ضمادى سرخکننده عضو که باعث باز شدن رگها و گردش خون بیشترى در اندام مىشوند مانند پیاز عنصل، روغن نرگس، روغن سوسن، روغن سیر، روغن خردل، روغن فلفل و همچنین وارد شدن در آبهاى گرم معدنى و مالش بدن در این آبها براى بیمار سکتهاى بسیار سودمند است.
از داروهاى مفید براى فلج سکتهاى انجدان رومى است که مىتوان بصورت خوراکى و ضمادى از آن استفاده نمود. معجونهاى گرم و خشک که براى بیمار اثر مسهلى هم داشته باشند، اگر معده ناراحتى نداشته باشد مفیداند و مىتوانند روزانه مقدارى معجون مسهلى را با قدرى فلفل بخورند و مدتى ادامه دهند، کندبیدستر، استرک، گور گیاه از داروهاى مفید براى این بیمارى مىباشد ضمنا روغنهائى که بصورت ضمادى از آنها استفاده مىشود نباید خیلى زیاد داغ کنند بلکه گرماى ملایمى داشته باشند بهتر است.
چیزهایى که براى اعصاب مفیدند:
1- شربتهاى تقویتکننده اعصاب مانند شربت سوسن زرد، کندبیدشتر، دانه داخل میوه صنوبر، شربت بقراط، معجون شیخ الرئیس، شربت صندل، شربت بهار نارنج ...
2- مغز بریانشده خرگوش وحشى، آب باران (ابتدا باید حدود 15 دقیقه باران ریخته شود تا گرد و غبار هوا را با خود بزمین بیاورد بعد از باران مىشود براى خوردن جمعآورى نمود)
3- اسطوخودوس (گل اسطوخودوس را پودر کنند و روزانه حدود یک درم حدود 4 گرم از پودر حاصل را با قدرى شربت عسل بخورند)
4- ورزشهاى متعادل و فرحانگیز و سرگرمىهاى نشاطآور.
5- استشمام عطرهاى ملایم مانند عطر گل سرخ و عطر گیاهان معطر دیگر امّا عطرهاى تحریککننده که از ترکیبات شیمیائى تهیه مىشوند معمولا مخرب اعصاب مىباشند.
6- غذاهاى زود هضم و معتدل المزاج.
7- گاهى ضماد روغنهاى گرم و تقویتکننده بر سر.
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، ص: 52
چیزهایى که براى اعصاب مضرند
1- زیادهروى در جماع
2- استمناء بطور غیر طبیعى، این عمل مخرب اعصاب و قلب و قواى بینائى مىباشد
3- خواب با شکم پر
4- نوشیدن آب یخ بسیار سرد
5- خوردن مشروبات الکلى
6- خوردن غذاهاى زیاد ترش بخصوص براى افراد سرد مزاج
7- خوردن شربتهاى بسیار شیرین از شکر براى افراد گرم مزاج
8- خوردن غذاهاى نفّاخ مانند پیاز خام و کلمپیچ و کلم قمرى و هر غذائى که نفخ شدید در دستگاه گوارش ایجاد کند.
9- خون گرفتن از افرادى که خون اضافى در بدن ندارند
10- فشارهاى زیاد زندگى و گرفتاریهاى روحى روانى و فشار کار زیادتر از حد توان انسان
11- خوردن غذاها و داروهائیکه سبب یبوست و تنبلى دستگاه گوارش مىگردند مانند قهوه و چائى غلیظ
12- شوکهاى عصبى مانند ترس و وحشت بخصوص اگر تکرار داشته باشند.[3]
طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى ؛ ص331
جوز سرو:
میوه درخت سرو را اصطلاحا جوز سرو گفتهاند. از این دارو هم بصورت خوراکى و هم بصورت ضمادى استفاده مىشود. طبیعت آن سرد و خشک است. از این دارو براى خونریزىهاى داخلى استفاده مىشود. در افرادى که کندى ذهن دارند لکن مزاج آنان گرم و تر است استفاده از این دارو ذهن آنان را قوى و هوش و حافظه را زیاد مىکند. براى افرادى که سرفههاى مزمن گرم و بلغمى دارند مفید است. افرادى که سردرد سرد مزاج دارند اگر پودر دانه سرو را با گلاب و عسل درهم آمیخته به پیشانى و شقیقه ها بمالند درد را تسکین مىدهد پزشکان سنتى براى از بین بردن گوشت اضافى موجود در بینى (پولیب) میوه درخت سرو را با انجیر مىکوبیده و روى پارچهاى که بصورت فتیلهاى درآورده مىریختهاند و طورى در بینى مىگذاشتهاند که پودر مذکور در روى گوشت اضافى قرار بگیرد اکثر مواقع پولیب را مىخورده و از بین مىبرده است و اگر یک نوبت از این دارو و یک نوبت دیگر پودر زاج سفید روى پولیب بپاشند یا بطریق فوق بگذارند نتیجه عمل مطلوبتر خواهد شد. مقدار خوراک از این میوه درخت سرو براى افراد بالغ هر نوبت دو گرم مىباشد و اگر بجوشانند و از آب صافشده بخورند تا 5 گرم را مىتوان استفاده نمود. اگر در خوردن این دارو زیادهروى شود بدن را ضعیف و رنگ رخساره را زرد مىکند و افرادى که در خوردن این دارو زیادهروى کردهاند باید براى خنثى کردن اثر سوء آن عسل را با روغن بادام شیرین بخورند.[4]
[1] خسروى، سید مهدى، طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، 1جلد، برکت کوثر - همدان، چاپ: اول، 1388 ه.ش.
[2] خسروى، سید مهدى، طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، 1جلد، برکت کوثر - همدان، چاپ: اول، 1388 ه.ش.
[3] خسروى، سید مهدى، طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، 1جلد، برکت کوثر - همدان، چاپ: اول، 1388 ه.ش.
[4] خسروى، سید مهدى، طب سنتى خسروى: درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، 1جلد، برکت کوثر - همدان، چاپ: اول، 1388 ه.ش.